اینکه آدم بتونه همیشه مطمئن باشه به نظرم یه نقطه قوته، مطمئن به خودت و مطمئن به کاری که داری میکنی. مطمئن باشی که هیچ چیزی، هیچ شرایطی و هیچ کسی نمیتونه و قدرتش رو نداره که رو تو تحت تاثیر قرار بده و تو رو از مسیرت خارج کنه یا تو رو وادار به انجام کاری علیرغم میل باطنیت بکنه. این یه جور قدرته و قوی بودن حس خوبی به آدم میده.. حس برنده بودن، قدرت ایستادن و نگاه کردن بازنده و خارج شدنش از بازی. قدرت راحت حرف زدن بدون اینکه صدات بلرزه یا اشکهات بریزه،‌ اینها همه قدرته و من حسودیم میشه به تو که انقدر قوی هستی و از خودم دلم میگیره و واسه خودم دلم میسوزه.. شاید من اون بازنده هه هستم...

چرا اینکه من چی میخوام مهم نیست،‌ چرا و چطوری میشه انقدر راحت بود و راحت هر اتفاقی رو پیش بینی کرد و باهاش روبرو شد بدون اینکه ککتم بگزه. چرا من جدی گرفته نمیشم، چرا من اهمیتی ندارم،‌چرا؟ چرا هر چی که مربوط به منه میشه راحت فراموش بشه.

شاید لیاقتش رو ندارم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد