بازگشت

خیلی وقته اینجا ننوشتم.

تو این مدت چه اتفاق هایی که نیفتاد، اتفاقات و ماجراهای خوب و بد. نمیدونم از کدومشون بگم و کدومشون رو نگفته بگذارم. همینقدر میدونم که این روزهایی که اینجا ننوشتم خیلی زود گذشت، خیلیییی

منی که محال بود تولدم رو جار نزنم و به همه اعلام نکنم و از وقتی اینجا منیویسم یک پست اینجا نگذارم، اصلا نفهمیدم کی روزش اومد و رفت، چه برسه به اینکه بخوام راجع بهش حرف بزنم.

تو این مدت کارم رو عوض کردم، چند بار سفر رفتم، طولانی مدت. یک عزیز رو از دست دادم.. و کلی اتفاقات دیگه که اگه بخوام جزییاتشون رو بنویسم از حوصله من و شما خارجه. فقط میدونم که همراه با هر کدوم از این مراحل بزرگ شدم و سختی کشیدم و یاد گرفتم.

انگار نوشتن یادم رفته و کلمات ازم فرار میکنن. اصلا نمیدونم چی بگم و چجوری بگم که دلنشین تر و خوندنی تر باشه. انگار فقط واسه ثبت در خاطرات خط خطی میکنم.

به هر حال الان این مهمه که من دوباره برگشتم، هنوز هستم و تصمیم دارم بازم بنویسم.