اینکارو نکن

تو منو دوست داری، من اونو، اون یکی دیگرو و اون یکی دیگه تو رو.. می بینی.. به همین راحتی، خیلی وقتها میشه که این چرخه پیش میاد و خیلی وقتها میشه کسی که تورو خیلی دوست داره و بهت دل بسته تو دوسش نداری و در عوض دلتو دادی به یکی دیگه.. چرا اینطوری میشه، من خیلی فکر کردم.. خیلیها هستند که هر وقت یکی بهشون زیادی ابراز علاقه میکنه از چشمشون میفته و دیگه نمیخوانش و میرن سراغ یکی دیگه.. خیلی بده، آدم دیگه جرات نمیکنه دل ببنده و عاشق بشه، حس میکنی داره باهات بازی میشه یا اینکه یه جورایی سر کاری.. چرا نمیشه واقع بین بود و روراست... چرا نمیشه حرف زد و همه چی رو قایم نکرد.. چرا وقتی نمیخوایش و دلت یه جای دیگست بهش نمیگی و باهاش بازی میکنی.. نامرد دیگه چرا دلبری میکنی.. خوب بزار برو.. شاید برای اونی که عاشق بوده سخت باشه و قاعده رو باخته باشه ولی بالاخره زخم دلش خوب میشه و با قضیه کنار میاد ولی اگه دلشو بشکنی که خیلی بدتره .. نیست؟
نظرات 1 + ارسال نظر
مینا یکشنبه 18 تیر 1385 ساعت 03:44 ب.ظ http://sepidehdaman.blogsky.com

سلام
میدونی شاید این در طبیعت بعضی انسانها باشه که دوست دارن دل سنگ و هم آب کنن ... انقدر رو مغز سنگ بیچاره راه میرن تا بالاخره آبش میکنن ...ولی همینکه دلش و بدست آوردن دیگه براشون اون جذابیت و نداره ... به عبارت بهتر دیگه نمیخوانشون ! به همین راحتی ... حالا فقط اینو میخواند که بگردند و یه سنگ محکتر پیدا کنند و پدر اونم در بیارند ... ولی اشتباه این افراد در اینه که قدرت آدمی حدی داره ... دیگه اینو نمیدونه که هی از این و اون دل بردن و دنبال یه صنم دیگه گشتن نتیجه اش فقط تنهاییه و تنهایی ... یه وقت بخودش میاند که میبیند عمر گرانمایه شون در این صرف شد که دل کی و ببرند و چند نفر و اسیر دام خودشون کنند ... برا این آدما در نهایت یه تور خالی و سوراخ سوراخ میمونه !
اما عاشق ... اونم کم کم یاد میگیره که مواظب دلش باشه ...اونم یاد میگیره کم کم که دلش و بده دست اهلش ... به کسیکه لیاقتش و داره ...
شاد و پیروز ... در پناه حق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد