اعصابم خورده.. خیلی وقته دارم رو خودم کار میکنم که از هیچکس هیچ انتظاری نداشته باشم که اگر یه وقت یه حرکتی بر خلاف میل من انجام داد بهم برنخوره و ناراحت نشم ولی نمیشه .. لعنتی تا فکر میکنم دیگه تونستم به خودم غلبه کنم و خودم رو کنترل کنم دوباره با یه اتفاق میبینم که نه بابا گند زدم و هنوز نمیتونم ناراحت نشم.. حالم بده... شاید بازم از اون موقعهاست که غافلگیر شدم چون انتظار یه برخورد رو نداشتم و حالا نمیدونم عصبانی باشم یا ناراحت.. کلافه شدم از دست خودم و این مردم.. کاش میشد به همه چی بی تفاوت بود .. حوصله ندارم
پ.ن. یه وقتایی به خودم تلقین می کنم چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید
ای بابا!!!! چی شده؟ بیام یه مشت و مال صوتی بهت بدم؟ :دی