با اینکه آخر هفته خوبی داشتم، یه شب عروسی و یه شب با دوستام و کلی انگیزه واسه ذوق کردن.. انگیزه هایی مثل خریدن گوشی جدید و یه لباس خیلی خیلی خوشگل و شیک که یه روز فقط ذوق پوشیدنش رو داشتم تو عروسی دوستم ولی نمیدونم چرا امروز از اون روزای گند که اخلاقم عین سگ میمونه و حوصله هیچکس رو ندارم ، حوصله کار کردن هم ندارم. فقط میخوام به همه غر بزنم و حال همه رو بگیرم. شاید حس شنبه باشه که آدم رو بی حوصله میکنه و بعد از تعطیلی آخر هفته مخصوصا اگه بهت خوش هم گذشته باشه حسابی از دماغت در میاره.. واقعا که شنبه ها روز بی حوصلگیه فقط فرقش اینه که من نمیتونم یه غزل تازه بگم. دوست دارم تنها باشم یه جایی که هیشکی نتونه پیدام کنه...
واسه دو تا زیری:
البته بد نیست غافلگیر شدن ولی بعضی وقتا خیلی گرون تموم میشه...