جدیدن به این نتیجه رسیدم که خودم هم نمیدونم چی میخوام و تکلیفم با خودم معلوم نیست. یه وقتهایی میمیرم واسه اینکه یه حرفی رو از دهن یه کسی بشنوم ولی نمیشنوم ولی یه وقته دیگه که میشنوم حالا شاید هم از یکی دیگه اصلا برام خوشایند نیست. یه وقتایی چقدر یه کاری برام جذابیت داره و یه وقت دیگه اصلا حوصلشو ندارم. یه وقتایی دلم واسه یه چیزایی تنگ میشه و هوسشون رو میکنم ولی یه وقتایی که دارمشون نمیخوامشون. نمیدونم این حسهای عجیب و غریب دلیل خاصی داره یا من خیلی عجیبم یا عجیب شدم. ولی هرچی که هست یه وقتایی واسم جالبه ولی یه وقتای دیگه اصلا حوصله این عجایب رو ندارم و میخوام ساده باشم و همه چی ساده و معمولی بگذره.
دلم هیجان میخواد نه از نوع معمولی ، یه هیجان خارق العاده. یه چیزی که حسابی بهم انرژی بده ولی نمیدونم چی